بررسی جامع استاندارد مدیریت پروژه PMBOK7
مقدمه
موسسه PMI، هر 3 تا 5 سال، تحقیقات آماری را انجام میدهد تا مطمئن شود تخصص مدیریت پروژه، بصورت عملی در پروژهها، بکار گرفته میشود. نتایج آخرین بررسیهای موسسه PMI، مطابق با انتظارات نبوده است و اخذ مدرک PMP، به تنهائی نمیتواند پروژهها را از شکست نجات دهد.
تاثیر روندهای نوظهور و مسئولیت مدیران پروژه در فضای کسب و کار جدید (مانند تحولات دیجیتال، چابکی کسب و کارها، بلاک چین و …) نیز باعث تحولات شگرفی در دنیای مدیریت پروژه گشته است.
مثلا با بکارگیری فناوری بلاکچین که بسیاری از افراد آن را ارز دیجیتال میشناسند، فرصتی بکر برای بیشترِ حوزههای کسب و کار از جمله مدیریت پروژه فراهم شده است. حتی شرکت آی بیام (IBM)، اعلام نموده است که بلاک چین قادر است به شکلی بالقوه فضای مدیریت پروژه را با حفظ سابقهای از دادهها، اطلاعات و درس آموختهها، به شکل تغییرناپذیری مدیریت نماید و به کمک مدیریت حرفهای پروژه بیاید.
این ویژگی در برنامهریزی، آنالیز تاخیرات، مدیریت ادعا و کلیمهای پروژه نیز به کمک مدیر پروژه میآید. برای مثال، اگر شما با پیمانکار ساختمانیتان برنامهریزی کرده بودید که کارگران را در تاریخ مشخصی سر ساختمان بفرستند و آنها افراد را خیلی دیرتر یا زودتر اعزام کنند، آنگاه میتوان از روی تکنولوژی بلاکچین به قصور و تاخیر آن پیمانکار پی برد. همچنین از روی دادههای این تکنولوژی میتوان فهمید که چقدر زمان برای هر کاری صرف شده است و فرصتها را برای بهرهوری بیشتر تیم پروژه شناسایی نمود.
در صنعت ساخت نیز شاهد کاربرد مدلسازی اطلاعات ساختمان یا (BIM) هستیم. ایده اصلی مدلسازی اطلاعات ساختمان، تسهیل همکاری بین ذینفعان مختلف مانند تیم معماری، مهندسان عمران، تأمینکنندگان و سایر دست اندرکاران و ذینفعان در یک پروژه ساختمانی است. با ترکیب BIM و بلاکچین در مدیریت پروژه، کارفرمای پروژه میتواند قراردادهای هوشمندانهای را تنظیم کند که مثلا فقط به کارگران ساختمان اطلاع دهد در تاریخ تعیین شده و تنها پس از آنکه محموله بتن به محل ساختمان رسید، سر کار حاضر شوند و یا اینکه تا زمانی که بتن تحویل داده نشده است، پیمانکارِ کارگران هیچ تعهدی نسبت به تاریخ تعیین شده نخواهد داشت. این کار میتواند از بیکاری و تلف شدن وقت کارگران جلوگیری کرده و به کنترل هزینهها و مدیریت بهینه بودجه پروژه هم کمک نماید.
همچنین بلاکچین به علت حذف واسطه در بخش پرداخت صورت وضعیت قراردادها، باعث جلوگیری از هدر رفتن منابع زمانی و مالی میگردد. این تکنولوژی میتواند امر تحویل و پرداخت را نیز تسهیل نموده و باعث کاهش اختلافات گردد. همچنین این تکنولوژی میتواند کمک بزرگی به ثبت دقیق دادهها نماید. کافی است، کارفرما یک کیف پول پروژه داشته باشد تا تمامی بودجه پروژه، داخل این کیف پول و برای پرداخت به هر فرد یا پیمانکاری که در پروژه فعالیت مینماید بکارگرفته شود. پرداختها نیز میتوانند مرحله به مرحله و با توجه به پیشرفت پروژه تعریف شوند و هر زمان که یک مرحله به اتمام رسید و محصول نهایی بازرسی و تایید شد، پرداخت به صورت اتوماتیک به فرد یا پیمانکار مورد نظر انتقال یاید.
اینها تنها مثالهای کوچکی از تغییرات حوزه مدیریت پروژه و در واقع هوشمند شدن مدیریت پروژه و ترکیب آن با تکنولوژی های نوظهور است.
با این مقدمه سوال اینجاست که استفاده صرف از متدولوژی آبشاری و همچنین رویکردهای فرایندمحور قبلی که در مدیریت پروژه براساس استاندارد PMBOK-V6 (نسخه ۶ و قبلتر) پررنگ است، امکان پاسخگوئی به این شرایط جدید را دارند؟
پاسخ یک کلمه است. خیر!